شايد شمارههاي ديگري هم بود ولي وقتي تعداد زياد ميشوند ديگر كسي براي هر برف شماره جداگانهاي اختصاص نميدهد. بعد ديگر برفها پشت سر هم ميآمدند و فاصله خاصي بينشان نبود. همان برفهاي اول مهمتر بودند كه نشانه فصل زمستان و البته نشانه بركت آسمان و ذخيره آب براي تابستان بودند. برف سوم مخصوص «برف و شيره» بود چون آن را با برف سوم درست ميكردند. قديميها عقيده داشتند برف اول خاك و غبار هوا را جمع كرده است. برف دوم را هم باقيمانده همان برف اول ميدانستند ولي برف سوم ديگر تميز بود.
برف و شيره اختصاص به اقليم و منطقه خاصي در ايران نداشت. برف در همهجاي عالم از يك ماده درست شده است ولي شيره به كشاورزي بستگي دارد. برف و شيره را بيشتر از همه با شيره انگور يا خرما و گاهي با شيره هر ميوه نرم و شيرين مانند خرمالو درست ميكردند.
برف را از روي خاك برنميداشتند. تختهاي چوبي حياط، بامهاي سفالي و هر جايي كه از گرد و خاك دور بود محل جمعآوري برف بود. بعضي وقتها هم براي برفي كه قرار بود بيايد، در جاي خلوتي سفره پارچهاي پهن ميكردند. مثل مهماني كه قرار است برسد و به پيشواز آن ميروند. انگورها تابستان چيده شده بودند و شيره سياهرنگ و بهشدت شيريني از آنها باقي مانده بود و اگرچه رسم و آيين خاصي براي برف و شيره وجود نداشت، مادرها و مادربزرگها همين برف و شيرهخوردن را تبديل به مراسمي براي دور هم جمعشدن ميكردند. شايد هم در سنتهاي باستاني ايران نشانهاي از پاكشدن يا كسب سلامتي در اين كار باشد. انگار كه برف پليديها را ميشويد و ميبرد. انگار سعي ميكردند برفي كه سرد و سهمناك است را به شكل خوراكي خوشايندي در بياورند و از اين راه بر آن غلبه كنند. شايد هم يك سرگرمي ساده و شادي كوچكي بود كه در زندگي روزانه به آن احتياج داشتند.
امروزه در شهرهاي بزرگ، برف اول و دوم و پنجم و دهم هم تميز نيست. شايد موقعي كه برف و باران طولانيمدتي از آسمان بيايد هوا براي يك روز تميز شود و شاخصهاي آلودگي پايين بيايند. همانطور كه همين يكي دو هفته قبل در تهران اتفاق افتاد اما يك روز هم از پايان بارش برف نگذشت كه آلودهكنندهها دوباره هوا را پركردند. زمين هم تميز نيست و جايي براي برف جمعكردن پيدا نميشود.
برف امروز براي ما يك دردسر و گرفتاري است كه ترافيك را بيشتر ميكند، جادهها را ميبندد، مصرف گاز را بيشتر ميكند و برنامه تكراري روزانه كه به آن عادت كردهايم را به هم ميزند. البته همين برف هم كم ميبارد و اگر يكبار به اندازه كافي بيايد ميتوانيم با آن آدم برفيهاي كوچك درست كنيم و چند عكس با گوشي تلفن همراه بگيريم.
اگر با استاندارد سرب و دود و ذرات معلق امروز نگاه كنيم، همان برف اول قديمها هم تميز بود. بعيد نيست با گرمشدن هوا و كمترشدن برفها، براي زندهكردن برف و شيره مجبور شويم برفك يخچال را بتراشيم و با شربت مصنوعي پرتقال بخوريم.
نظر شما